English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (6241 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
anagram U مقلوب تشکیل لغت یا جملهای ازدرهم ریختن کلمات یالغات جملهء دیگر
anagrams U مقلوب تشکیل لغت یا جملهای ازدرهم ریختن کلمات یالغات جملهء دیگر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
anastrophe U قلب عبارت کلمات مقلوب
apodosis U مکمل جملهء شرطی نتیجه جملهء شرطی
acephalo U که با کلمات دیگر ترکیب میشود
HTML U مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
wordprocessing U شرکت متخصص در پردازش کلمات برای شرکتهای دیگر
disembroil U ازدرهم برهمی دراوردن رهاکردن
hypertext U سیستم سازماندهی اطلاعات کلمات مشخص در اتصال متن به متنهای دیگر و نمایش متن پس از انتخاب کلمه
yalta conference U م تشکیل یک سازمان جهانی برای صلح و امنیت جهان تاکید و بر پارهای تصمیمات دیگر که قبلا" در منشوراتلانتیک به ان اشاره شده بودتاکید شد
semantics U 1-بخشی از زبان که مربوط به معنای کلمات بخشهای کلمات یا ترکیبات آنهاست . 2-
speech U بررسی کلمات صحبت به طوری که کامپیوتر کلمات و دستورات را تشخیص دهد
speeches U بررسی کلمات صحبت به طوری که کامپیوتر کلمات و دستورات را تشخیص دهد
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread U این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
Web page U فایل ذخیره شده در وب سرور که حاوی متن فرمت شده , گرافیک و اتصالات در متنهای با کلمات کلیدی به صفحات دیگر اینترنت یا وب سایت است
slice U ساخت CPU با کلمات با اندازه بزرگ با ترکیب کردن بلاکهای با کلمات کوچکتر
slices U ساخت CPU با کلمات با اندازه بزرگ با ترکیب کردن بلاکهای با کلمات کوچکتر
converted U مقلوب کردن
converts U مقلوب کردن
converting U مقلوب کردن
convert U مقلوب کردن
spelling checker U لغت نامه کلمات ای که درست نوشته شده اند در کامپیوتر که برای بررسی صحت نوشتن کلمات متن به کار می رود
spellchecker U لغت نامه کلمات ای که درست نوشته شده اند در کامپیوتر که برای بررسی صحت نوشتن کلمات متن به کار می رود
in a lump sum U جملهای
sentential U جملهای
binomial U دو جملهای
in bulk U جملهای
binomial coefficient U ضریب دو جملهای
binomial distribution U توزیع دو جملهای
binomial expansion U بسط دو جملهای
polynominal U چند جملهای
binomial theorem U قضیه دو جملهای
sentential form U صورت جملهای
multinomial U چند جملهای
polynomial U چند جملهای
khamseh U خمسه [در جنوب غرب ایران و از پنج قبیله قدیمی ایران تشکیل شده که در گذشته با قبائل دیگر منطقه اتحادیه ای را در مقابل ایل قشقایی بوجود آورده بودند. امروز نقش خمسه بیشتر با طرح بهارلو شناخته می شود.]
polynomial function U تابع چند جملهای
polynomial code U رمز چند جملهای
dictionaries U 1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
dictionary U 1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
radar netting U تشکیل شبکه اتصالی رادارها تشکیل حلقه زنجیر ازرادارها در یک شبکه
integrand U جملهای که باید تابع اولیه ان را گرفت
loose sentence U جملهای که مفهوم صحیحی نداشته باشد
sentence fragment U جملهای که ازلحاظ دستوری کامل نیست
epanastrophe U شروع جملهای باهمان کلمه که دراخرجمله پیش بوده است
pads U ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pad U ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
demilitarization U تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
chips U قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chip U قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
otherwise <adv.> U به ترتیب دیگری [طور دیگر] [جور دیگر]
conversion U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversions U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
references U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
some other time U دفعه دیگر [وقت دیگر]
tunnelling U روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد
he was otherwise ordered U جور دیگر مقدر شده بود سرنوشت چیز دیگر بود
shifted U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifts U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shift U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
VIPs U مخفف کلمات
code word U کلمات رمزی
verbalist U منقد کلمات
the f. words U کلمات زیرین
logion U کلمات قصار
contents U کلمات یک نامه
code words U کلمات رمزی
spate U سیل کلمات
addressing U و کلمات افست
i ran the words through U ان کلمات را خط زدم
control words U کلمات کنترلی
terminology U کلمات فنی
declension U صرف کلمات
word salad U سالاد کلمات
terminologies U کلمات فنی
VIP U مخفف کلمات
play on words <idiom> U بازی با کلمات
word of mouth U کلمات مصطلح
shan't U مخفف کلمات not shall
apothegm U کلمات قصار
metafile U 1-فایلی که حاوی فایلهای دیگر باشد. 2-فایلی که داده مربوط به فایلهای دیگر را معرفی کند یا شامل شود
he had no more no to say U دیگر سخنی نداشت که بگوید دیگر حرفی نداشت
permutation table U جدول کلمات رمز
phonetic alphabet U کلمات قراردادی مخابراتی
anastrophe U تعویض کلمات یک عبارت
deleting U بریدن کلمات یک متن
delete U بریدن کلمات یک متن
aphorize U کلمات قصار گفتن
opposites test U ازمون کلمات متضاد
aphorisms U پند کلمات قصار
deleted U بریدن کلمات یک متن
euphony U خوش اهنگی کلمات
end spell U خاتمه کلمات رمز
malapropism U سوء استعمال کلمات
aphorism U پند کلمات قصار
charade U جدول کلمات متقاطع
padding U کلمات یارکوردهای ساختگی
crossword puzzle U جدول کلمات متقاطع
she'd U مخفف کلمات had sheوwould she
deletes U بریدن کلمات یک متن
in so many words U با عین این کلمات
phonics U تلفظ وهجاهای کلمات
voder U یک ترکیب کننده کلمات
jive U کلمات بیهوده واحمقانه
jived U کلمات بیهوده واحمقانه
jives U کلمات بیهوده واحمقانه
reserved words U کلمات ذخیره شده
wordage U کلمات واژه بندی
Acrimonious words کلمات تلخ و نیشدار
prowords U کلمات جلوی جملات
word square U جدول کلمات متقاطع
jiving U کلمات بیهوده واحمقانه
talk down to someone <idiom> U از کلمات ساده استفاده کردن
awol U مخفف کلمات leave absentwithout
navigation U چند رسانهای با کلمات کلیدی
posies U کلمات حک شده بر انگشتری دسته گل
heading U کلمات ابتدای هر صفحه متن
headings U کلمات ابتدای هر صفحه متن
sweet words (voice,sleep U کلمات ( صدا خواب )شیرین
helmintho U کلمات پیشوندیست بمعنی کرم
helminth U کلمات پیشوندیست بمعنی کرم
word U تعداد کلمات در فایل یا متن
semantics U معنای کلمات یا نشانها در برنامه ها
gulped U گروهی از کلمات معمولا دو بایت
lip read U کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
lip-read U کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
wpm U تعداد کلمات دردقیقه inute
epigrammatic U وابسته به لطیفه و کلمات قصار
oxymoron U استعمال کلمات مرکب متضاد
oxymoron U استعمال کلمات مرکب ضدونقیض
header U کلمات در بالای صفحه متن
SOS U مخفف کلمات ship our save
syllabary U فهرست سیلاب یا هجاهای کلمات
headers U کلمات در بالای صفحه متن
gulp U گروهی از کلمات معمولا دو بایت
posy U کلمات حک شده بر انگشتری دسته گل
gulping U گروهی از کلمات معمولا دو بایت
worded U تعداد کلمات در فایل یا متن
gulps U گروهی از کلمات معمولا دو بایت
lip-reads U کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
diabolo U کلمات پیشوندیست بمعنی "شیطان " و " شیطانی "
diabol U کلمات پیشوندیست بمعنی "شیطان " و " شیطانی "
chains U مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده
slobbers U تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
wac U حروف اول کلمات armycorps s"women
chain U مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده
kilos U واحد اندازه گیری کلمات کامپیوتری
cardio U کلمات پیشوندی بمعنی >دل < یا >قلب < است
cardia U کلمات پیشوندی بمعنی >دل < یا >قلب < است
A dictionary tell you what words mean . U فرهنگ زبان معنی کلمات را میدهد
kilo U واحد اندازه گیری کلمات کامپیوتری
cardi U کلمات پیشوندی بمعنی >دل < یا >قلب < است
slobbering U تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
slobbered U تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
speech U صحبت کردن یا ایجاد کلمات با صدا
lipreading U فهم کلمات از راه حرکات لب لب خوانی
speech U تولید کلمات صوتی با بررسی صدا
epexegesis U کلمات افزوده شده برای توضیح
speeches U صحبت کردن یا ایجاد کلمات با صدا
speeches U تولید کلمات صوتی با بررسی صدا
phonemics U علم شناسایی تلفظ کلمات وصداها
slobber U تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
purists U شخصیکه در استعمال کلمات صحیح وسواس دارد
colon U که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
keying material U مواد موردلزوم برای رمز کردن کلمات
syllabary U جدول راهنمای تلفظ هجاهای مقطع کلمات
purist U شخصیکه در استعمال کلمات صحیح وسواس دارد
colons U که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
trans shipment U انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
cunclude U تحلیل کلمات و پیدا کردن منشاء و ریشه انها
logogram U واژه یا علامت یا حرفی که مخفف کلمات یا کلمهای باشد
diachrony U تحلیل کلمات و پیدا کردن منشاء و ریشه انها
logograph U واژه یا علامت یا حرفی که مخفف کلمات یا کلمهای باشد
interfuse U در هم ریختن
interfusion U در هم ریختن
affution U ریختن
affuse U ریختن
spill U ریختن
lash vi U ریختن
pours U ریختن
pouring U ریختن
strewn U ریختن
dump U ریختن
to water U آب ریختن
sands U شن ریختن
sand U شن ریختن
mixing U در هم ریختن
skink U ریختن
affose U ریختن
infuse U ریختن
infusing U ریختن
spilled or spilt U ریختن
strews U ریختن
shedding U ریختن
to take to one's legs U ریختن
sheds U ریختن
strewing U ریختن
disassemble U به هم ریختن
disembogue U ریختن
strewed U ریختن
strew U ریختن
Recent search history Forum search
1popsicle
1اجزای تشکیل دهنده سازمان
1مرض سینه وبغل
2تعریف فونتیک چیست؟
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
2Let me know when you're done.. (kiss) Im gonna get ready for you!
1معنی lead lag compensator
1wife is life life is knife knife kill the life
2transmembrane
1playing the game در مورد انجام ورزش چه معنی میدهد
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com